آسيبشناسي تذكر لساني در روابط بين فردي
اگر ميخواهيم از طريق امر به معروف و نهي از منكر در جامعه تغييراتي بوجود بياوريم، بايد آسيبهاي تذكر لساني را در روابط بين فردي بشناسيم.
چكيده
ارتباط فرآيندي است كه بوسيله آن اطلاعات و احساسات خود را از طريق پيامهاي كلامي و غير كلامي با ديگران در ميان ميگذاريم. يكي از ويژگيهاي انسان سالم و موفق مهارت و توانايي برقراري ارتباط مؤثر و سازنده با ديگران است. اگر افراد از مهارتهاي ارتباطي مناسب برخوردار نباشند در بسياري از جنبههاي زندگي آسيبپذير خواهند بود. يكي از اين جنبهها، فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر است. در هر جامعهاي لغزش، گناه و اشتباه وجود دارد. اگر روابط بين فردي در يك جامعه، ارتباطي غير مؤثر باشد، موجب فاصله بين افراد ميشود. از نظر پژوهنده عوامل زير به روابط بين فردي آسيب ميرساند:
1- عدم آگاهي از روششناسي ارتباط با جوان
شيوههاي ارتباط با جوانان از مهمترين مسائلي است كه معمولاً ذهن مربيان را به خود اختصاص ميدهد. بدون ارتباطات مؤثر اجتماعي نميتوانيم در امر تذكر لساني تأثيربخش باشيم.
2- آشنا نبودن با ساز و كارهاي امر به معروف و نهي از منكر
آشنايي با ساز و كارهاي امر به معروف و نهي از منكر موجب بقا و دوام آن و عدم آشنايي با آن موجب بيتفاوتي متربي به تذكرات مربي ميشود.
امام حسين (ع) ضمن حديثي 12 ساز و كار براي امر به معروف و نهي از منكر معرفي كرده است.
3- آشنا نبودن با چگونگي تبليغ و تعليم دين خصوصاً تذكر لساني در امر به معروف و نهي از منكر
تعليمات ديني چيزي است كه بايد جزء وجود شخص بشود و در وجود هر شخص و جايگاه خاص خود را پيدا كند. حافظه شرط لازم براي يادگيري احكام ديني است اما كافي نيست، بلكه عقل و فهم هم لازم است. صرف محفوظات از كتابهاي درسي ديني، احكام و اصول آن، مسلمان واقعي تربيت نميكند. عدم آشنايي با روشها و راهكارهاي مناسب، موجب شكست در اين فريضه مهم ميگردد.
4- لغزش و انحراف فكري و عملي
اگر مربي در گفتار و عمل خود لغزش داشته باشد از برقراري ارتباط سالم و مؤثر در جامعه ناتوان خواهد بود.
5- عدم آگاهي و بصيرت لازم
معرفت و بصيرت موجب پيوند انسان با واقعيتها ميشود. هر چه معرفت و بصيرت انسان بيشتر باشد راحتتر ميتواند در روابط بين فردي موفق شود.
6- مهذّب نبودن مربي
اميرالمؤمنان علي(ع) در اين زمينه ميفرمايد: "مَن نَصَبَ نَفْسَهُ للناس اِماماً فعَليهِ ان يَبْداً بتعليمِ نَفْسهِ قبلَ تعليم غيرهِ ولْيَكُن تأديبُهُ بِسيرتَهِ قَبْلَ تأديبهِ بلسانهِ " هر كس خودش را در مقام پيشوايي و هدايت مردم قرار دهد بايد تعليم و تربيت را از خود آغاز كند و تأديب از طريق عمل را بر گفتارش مقدم بدارد.
7- عدم آشنايي با روانشناسي اجتماعي
روانشناسي اجتماعي يكي از لوازم امر به معروف و نهي از منكر است. آشنايي با تفاوتهاي اخلاقي و روحي مردم و شناخت موقعيتها ميتواند در ارتباط بين فردي مؤثر باشد.
8- مجهز نبودن به اخلاق اسلامي
رشد اخلاقي مربي به عنوان ضرورت اصلي در روابط بين فردي مطرح ميشود. خودسازي و به دنبال آن رشد اخلاقي و كسب مهارتهاي ارتباطي مناسب، روابط درون فردي را بهبود ميبخشد و ميتواند تذكر لساني مربي را نافذ نمايد.
9- عدم آشنايي با اصول راهنمايي و مشاوره
راهنمايي به معني هدايت ارشاد و اداره كردن است. پند و اندرز، تذكر لساني هم جزو راهنمايي ميباشد. عدم آشنايي مربي با اصول راهنمايي و مشاوره ميتواند روابط بين فردي مؤثر را كمرنگ نموده و تذكر لساني را با خطر مواجه سازد.
10- عدم آشنايي با شيوههاي جذب متربيان
هر فردي ويژگيهاي شخصيتي خاص خود را دارد. شايسته است كه مربي مخاطب خود را بشناسد تا نيازها و فرانيازهاي او را درك كند. عدم آشنايي مربيان با شيوههاي جذب متربيان روابط بين فردي براي تذكر لساني را كمرنگ و دچار مشكل ميكند.
مقدمه
ارتباط فرآيندي است كه بوسيله آن اطلاعات و احساسات خود را از طريق پيامهاي كلامي و غير كلامي با ديگران در ميان ميگذاريم. يكي از ويژگيهاي انسان سالم و موفق مهارت و توانايي برقراري ارتباط مؤثر و سازنده با ديگران است. اگر افراد از مهارتهاي ارتباطي مناسب برخوردار نباشند در بسياري از جنبههاي زندگي آسيبپذير خواهند بود. يكي از اين جنبهها، فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر است. در هر جامعهاي لغزش، گناه و اشتباه وجود دارد. اگر روابط بين فردي در يك جامعه، ارتباطي غير مؤثر باشد، موجب فاصله بين افراد ميشود.
چگونگي ارتباط با افرادي كه با آنها زندگي ميكنيم، دوستشان داريم و همواره در تعامل با آنها به سر ميبريم بخش مهمي از توانايي روابط بين فردي ما را تشكيل ميدهد. افرادي كه از مهارتهاي ارتباطي ضعيفتري برخوردارند، كمتر مورد پذيرش جامعه قرار ميگيرند. بنابراين براي برقراري روابط بين فردي مؤثر و مناسب بايد عواملي كه بر آن آسيب ميرساند شناخت. اگر ميخواهيم از طريق امر به معروف و نهي از منكر در جامعه تغييراتي بوجود بياوريم، بايد آسيبهاي تذكر لساني را در روابط بين فردي بشناسيم. به نظر پژوهنده عوامل زير ميتواند تذكر لساني را در روابط بين فردي كمرنگ و حتي آن را به خطر بياندازد.
1- عدم آگاهي از ارتباط جوانان
شيوههاي ارتباط با جوانان از مهمترين مسايلي است كه معمولاً ذهن مربيان و مبلغان را به خود اختصاص ميدهد. براي مصونيت بخشي جوانان از آسيبهاي فردي و اجتماعي و هدايت و راهنمايي آنان، لازم است كه با جوانان ارتباط مؤثر و مفيدي برقرار كنيم؛ يعني در دل جوانان، جايي براي خود باز كنيم و آنان را جذب كنيم. بدون ارتباط مؤثر اجتماعي، جوانان نميتوانند به رشد و شكوفايي مطلوب شخصيت برسند. اگر مديران، مبلغان، مربيان، آمران و ناهيان با راهبردهاي ياريبخش رفتار ارتباطي با جوانان، آشنايي كافي داشته باشند، قطعاً با ارائه رفتارهاي ارتباطي كارآمد، سازنده و مؤثر، مسائل جوانان را به نحو شايستهاي حل نمايند. اگر نتوانيم با جوان ارتباط مؤثر و سازنده داشته باشيم، تذكرات لساني تأثيرپذير نخواهد بود. از ميان چهارراه ارتباطي (خواندن، نوشتن، حرف زدن و گوش دادن) 75 درصد از ارتباط افراد از طريق گفتاري و شنيداري صورت ميگيرد.
ارتباط عبارت است از "فن انتقال اطلاعات، افكار و رفتارهاي انساني از يك شخص به شخص ديگر " و يا جست و جو براي دست يافتن به كليه وسايل و امكانات موجود براي ترغيب و اقناع ديگران. پس ارتباط وسيلهاي است كه باعث شكلگيري نظام نگرشي، فكري، عاطفي و رفتاري ميگردد. در "ارتباط مؤثر " همواره چند عامل مهم و تعيين كننده وجود دارد كه حذف و ناديده گرفتن هر كدام به اختلال در ارتباط ميانجامد.
اركان ارتباط عبارتند از: الف) ارتباط گيرنده ب) مخاطب ارتباط ج) پيام ارتباط د) شيوة ارتباط هـ) ابزار ارتباط. ما معمولاً عادت كردهايم كه در ناكاميهاي خود، مخاطب را متهم كنيم و خيلي سريع بگوييم كه مخاطب ما حرف شنو نيست، حقيقتپذير نيست، زير بار نميرود. كمتر كسي به نقص در خود فكر كند. اما يكي از اركان ارتباط مخاطب گيرنده است. پس در بي تأثيري كلام، نخست بايد در خود ترديد كنيم، در روشها، در منشها و حتي در دانش خويش و به تعبير لطيف و گوياي امير المؤمنين: "تقوا پيشگان نفس خويش را متهم ميدارند. " بر همين اساس تحليل و نقد وضعيت موجود ارتباط ما با نسل جوان و يافتن راهكارها و روشهاي مناسب در گسترش و تعميق فرهنگ ديني از طريق تذكر لساني در امر به معروف و نهي از منكر لازم و ضروري است. ما هندسة "گفتن " با جوانان را به خوبي نميدانيم، پرگويي، درازگويي، مكررگوييهاي كسالتآور، سنت سيئه ماست(1). هر فردي توانايي و صلاحيت ارتباط با جوانان را ندارد و تذكر لساني او مؤثر واقع نميشود. پيام دهنده بايد داراي دو ويژگي مهم باشد: اعتبار و جذابيت(2).
الف) اعتبار
اعتبار به اين معناست كه چقدر جوانان پيام دهنده را قبول دارند و حرف او را ميپذيرند. اعتبار و محبوبيت پيام دهنده تحت تأثير عوامل زيادي است. از جمله: "مهم بودن، بي غرض بودن، بصيرت و آگاهي، خيرخواهي و خلوص نيت، ايمان به هدف و محتواي پيام، ايمان به تواناييهاي جوانان، شناخت زمان و مكان، هماهنگي كردار و گفتار و فروتني برخورد نيك. "
به هر ميزان شخصيت پيام دهنده براي پيامگير مهم باشد به همان ميزان پيام دهنده را ميپذيرد و وقتي او را بپذيرد حرفهايش نيز قابل قبولتر ميشود. پيام دهنده در صورتي در رساندن پيام و القاي آن به مخاطبان خود موفق است كه پيام خود را بدون هيچ غرض و نفع شخصي به پيام گيرنده ارائه نمايد و اگر اين اعتماد براي پيام گيرندگان (جوانان) حاصل شود، زمينه ارتباط بيشتر را براي مربيان با نسل جوان فراهم ميكند. روشن بيني، دانايي، هوشمندي، عقل، درايت و معرفت عميق از مهمترين اركان شخصيت پيام دهندگان ميشود. اگر پيام دهنده بيبصيرت و ناآگاه باشد، خسارات جبرانناپذيري به زندگي نسل جوان وارد ساخته است مربي بايد از اعماق قلب خويش، خيرخواه نسل جوان باشد و از سر اخلاص و خلوص نيت با آنان مواجه شود. خيرخواهي و اخلاق مبلغان، اكسير گرانبهايي است كه همه زحمات مبلغ و ارتباطگر را بارور ميسازد و چنان تأثيري در گفتار و كردار او ميگذارد كه نسل جوان را شيفه خود ميكند و سخن او نافذ ميگردد.
براي يك ارتباط مؤثر، مربي در كنار ايمان به هدف و پيام، بايد ايمان قاطع و باور حقيقي به تواناييها و شايستگيهاي جوانان هم داشته باشد و از طرف ديگر نبايد بين گفتار و كردار خاصه باشد. مربي بيش از آنكه به تبليغ و دعوت نسل جوان قيام كند، بايد به يافتههاي خويش عمل كند تا نسل جوان پيش از شنيدن گفتار و پيام او، كردار نيك او را مشاهده كنند، علاوه بر اين در فرايند ارتباط مؤثر، ارتباط فكري و عاطفي يك ضرورت است كه بايد پيام دهنده ارتباط خود را در فضايي صميمي برقرار كند. لذا هر ارتباط موفقي ميان پيام دهنده و پيام گيرنده، مستلزم فروتني و برخورد خوش، پيام دهنده است.
ب) جذابيت جسماني و ظاهري
خداوند، آراستگي و زيبايي را دوست دارد. در آيات و روايات اسلامي بر آراستگي تأكيد شده است. مردم، فطرتاً به پاكي و زيبايي ظاهري گرايش دارند. بنابراين آمران و ناهيان، مربيان و مبلغان و هر كسي كه ميخواهد با جوان ارتباط برقرار نمايد، بايستي در اولين برخورد خود با نوع و رنگ پوشاك، و حتي نوع اصلاح سر و صورت و طرز حركاتش، در دل جوان رخنه نمايد و بتواند در همان مواجهه اول جوان را به خود جلب و جذب بكند. اگر پيام دهنده رعايت جاذبههاي صوري را بكند، ناخودآگاه سن جوان ميل به برقراري ارتباط بيشتر با او را در خود احساس خواهند كرد.
براي يك ارتباط مؤثر، مخاطبان مهم هستند كه با نبود آنها، پيامرساني معني پيدا نميكند. مخاطبشناسي براي يك ارتباط مؤثر و مطلوب حائز اهميت است در برقراري ارتباط صحيح و مؤثر با جوانان و انتقال پيام به آنها، توجه به عوامل زير اجتنابناپذير است: الف) در برقراري ارتباط قوي، پايدار و سازنده، شناخت ويژگيهاي زيستي، ذهني، عاطفي و اجتماعي، تمايلات، انگيزهها، بازخورها، نگرشها، سلسله نيازهاي رواني جوانان و نظام ارزشي حاكم بر انديشه و افكار آنها، اولين و اساسيترين گام در جهت برقراري ارتباط با نسل جوان است. بنابراين آمران به معروف و ناهيان از منكر بايد با جداسازي و متمايز ساختن مخاطبان با آنان به زبان خودشان سخن بگويند، تذكر لساني بايد همراه با درك و آشنايي با سطح آگاهي جوان، توجه به باورهاي او، جايگاه اجتماعي جوان باشد. توجه به نقاط قوت، نيازهاي عاطفي و انگيزههاي رواني، ايجاد شرايط مناسب براي مخاطب، كسب اطلاعات و معلومات پيرامون موضوع مورد علاقه جوان، تعريف و تمجيد و تكريم ابعاد مثبت شخصيت جوان، هم انديشي، جوان و رعايت ادب و نزاكت در ارتباط، مؤثرترين روش براي برقراري يك ارتباط مؤثر براي امر و نهي است. عدم آگاهي مربيان با چگونگي و روشهاي ارتباط با متربي به تذكر لساني آسيب ميرساند.
2- عدم آشنايي با ساز و كارهاي امر به معروف و نهي از منكر
اتخاذ ساز و كارهاي مناسب و مؤثر در برقراري ارتباط با جوان، از مهمترين عوامل برقراري و استمرار يك ارتباط مؤثر، سازنده و كارآمد براي امر به معروف و نهي از منكر است. يكي از آسيبهاي تذكر لساني عدم آشنايي مربيان با سازو و كارهاي امر به معروف و نهي از منكر ميباشد. سالار شهيدان حضرت امام حسين(ع) ساز و كارهاي امر به معروف و نهي از منكر را ضمن حديثي در دوازده قسمت بيان فرمودهاند:
1- آگاهي به حلال و حرام و معروف و منكر (عالماً بالحلال و الحرام).
اولين و مهمترين شرط امر به معروف و نهي از منكر و شرط وجوب آن، آگاهي ميباشد.
2- غرض شخصي نداشته باشد.
پيام دهنده در صورتي در رساندن پيام و القاي آن به مخاطبان خود موفق است كه پيام خود را بدون هيچ غرض و نفع شخصي به پيام گيرنده ارايه نمايد.
3- از روي دلسوزي و خيرخواهي باشد. (ناصحاً للخلق)
امر به معروف و نهي از منكر نشانه عشق به خدا، عشق به مكتب، عشق به ارزشها و عشق به مردم است و تضميني براي تحقق دين خداست.
4- مهرباني و رفاقت (رحيماً رفيقاً بهم)
نرم خويي و مهرباني يكي از ساز و كارهاي امر به معروف و نهي از منكر است. تحقق امر تربيت، اساساً منوط به ايجاد پيوند عاطفي بين مربي و متربي است. وقتي مخاطب از ما محبت ديد، كرامت ديد، تحت تأثير قرار ميگيرد و وقتي از ما رفاقت و مدارا ديد تجديد نظر ميكند.
5- دعوت با ظرافت (داعياً لهم باللطف)
نفوذ به دنياي پيچيده انسانها و تأثير در روح و روان او كاري بسيار دشوار است كه با ظرافت و دقت خاصي انجام شود.
6- بيان نيكو و زيبا (حسن البيان)
يكي از دلايل موفقيت حضرت علي(ع)، فصاحت ايشان بود. بنابراين مربيان بايد با استفاده از سخن زيبا و به كارگيري به موقع كلام و مفاهيم مناسب با نسل جوان روبرو شوند و ضمن مجهز بودن به زبان زمان و لهجه عصر، پيام جوان را بشنوند و متناسب با نيازهايشان سخن بگويند.
7- توجه تفاوت انسانها (عارفاً بتفاوت اخلاقهم)
انسانها با توجه به سن، جنس، تحصيلات، فرهنگ، محيط زندگي و خصوصاً روانشناختي باهم متفاوت هستند. ظرفيت افراد باهم متفاوت است. مربي بايد با در نظر گرفتن تفاوت سخن بگويد. چه بسا يك حرف را با چند نفر بايد چند جور زد.
8- آگاهي به فريب نفس (بصيراً بمكر النفس)
انسان گاهي خود را نيز فريب ميدهد. آمر به معروف و ناهي از منكر بايد مواظب اين فريب باشد.
9- شكيبا (صابراً)
امر به معروف و نهي از منكر نياز به صبر، شكيبايي و حوصله دارد. خداوند به پيامبرش ميفرمايد: خانوادهات را به نماز فرمان ده و بر اين كار استقامت بورز.
10- انتقاد باشد نه انتقام (لا يكاء فيهم و لا شكو منهم)
مربي و مبلغ دين بايد بداند كه ممكن است برخورد متربيان او تند و زننده باشد، آمر به معروف نبايد از زبان تند و استهزاء و گاهي خشونت جوان و نوجوان رنجيده خاطر شود و بايد انتقام بگيرد.
11- بدون تعصب (لا يستكمل الحميّه)
گاهي تعصبات انسان را به بي راهه ميبرد و امر و نهي رنگ تعصب به خود ميگيرد. مربي بايد به دور از تعصبات باشد چرا كه خطر اين رويه اين است كه حق او را رهبري نميكند بلكه هوا و هوس او را رهبري ميكند.
12- خشم او براي خود نباشد (لا يغتاظ لنفسه)
3- آشنا نبودن با چگونگي تبليغ و تعليم دين خصوصاً تذكر لساني در امر به معروف و نهي از منكر:
روش مناسب و مؤثر در برقراري ارتباط با جوان و ارشاد او از مهمترين عوامل برقراري و استمرار يك ارتباط مفيد، سازنده و كارآمد با نسل جوان است. هر قدر روش ارتباطي ما از گيرايي و جذابيت بيشتري برخوردار باشد، زودتر و آسانتر ميتوانيم به اهداف ارتباطي خود نايل شويم. تعليمات ديني چيزي است كه بايد جزء وجود شخص شود. حافظه شرط لازم براي يادگيري احكام ديني است اما كافي نيست. بلكه عقل و فهم هم لازم است. صرف محفوظات از كتابهاي درس ديني، احكام و اصول آن، مسلمان واقعي تربيت نميكند(3). عدم آشنايي با روشهاي مؤثر و مطلوب، موجب كم اثر شدن سخن مربي ميشود. توجه به هر يك از عوامل زير روشها و راهكارهاي تذكر لساني را بهبود ميبخشد و موجب پذيرش از طرف متربي ميگردد(4).
الف) مخاطب شناسي:
همه را نميتوان به يك شيوه آموزش داد. تذكر لساني نيازمند مخاطبشناسي و زمينه روانشناسي او ميباشد. آمر به معروف بايد با هر كسي متناسب خلقيات و روحيات او سخن بگويد.
ب) آگاهي نسبت به واقعيات زمان و محيط:
امام صادق(ع) فرمودند: "علماي خوب كساني هستند كه داراي صفات شايسته بوده از جمله بر اصلاح و عقايد و احوال مردم و محيط زندگي آگاه گردند. "
ج) آشنايي با ويژگيهاي جواني و نوجواني:
نوجوان و جوان ويژگيهاي خاص اين دوره را دارد. آشنايي با روانشناسي نوجوان يكي از عوامل موفقيت مربي در امر تذكر لساني است.
د) تحمل نظرات متربي و متعصب نبودن مربي:
شنونده خوب بودن يكي از عواملي است كه موجب ارتباط مؤثر ميشود. اگر مربي تحمل نظرات متربي را داشته باشد و در مورد مسائل تربيتي، متعصب نباشد، اين فريضه الهي را به نحو احسن انجام ميدهد.
هـ) سخت نكردن دين و دينداري براي جوانان:
ايمان بايد با آزادي همراه باشد نه تحميل گردد. ديني كه تحميلي باشد، نميتواند در قلب جاي گيرد.
4- لغزش و انحراف فكري و عملي
ترديدي نيست كه هماهنگي ميان سخن و عمل آمر به معروف، درجه تأثير اين فريضه الهي را بسيار بالاتر برده و متقابلاً سخن ناصح بي عمل تأثير بسيار كمتري در بر دارد. حال اگر در مربي لغزش و انحراف فكري و عملي وجود داشته باشد، موجب انحراف متربي شده و زمينة كج انديشي و لغزش متربيان را فراهم ميكند. "زله العالم تفسد عوالم(5) "
لغزش عالِم، عالمها را به تباهي ميكشاند. در بيانات امام خميني(ره) چنين آمده است: اگر چنان كه به راه مستقيم نباشيم و مهار نكنيم معلومات خودمان را مهار نكنيم نقش خودمان را و در اين راه نكشيم نفس را، هرچه معلومات زيادتر بشود، از انسانيت، انسان دورتر ميشود و مشكلتر ميشود انسان خودش را بر گرداند(6).
رويت فاصله ميان گفتن و بودن در جامعه، زمينه گريز جوانان را فراهم ميكند، توصيههاي كلامي در صورتي مؤثر واقع ميشود كه ميان قول و فعل و پند و اندرز و زندگي عملي آنان هماهنگي باشد. هر گاه شخص عالم به مقتضاي علم خويش عمل نكند اثر موعظهاش همچون باران بر روي سنگ صاف از قلبهاي مردم محو خواهد شد. امام علي(ع) نيز ميفرمايد(7):
كسي كه خود را پيشواي مردم قرار ميدهد پيش از آنكه به آموزش ديگران بپردازد بايد خود را آموزش دهد و نيز بايد تربيت كردار او بر تربيت گفتارش پيشي داشته باشد. استاد مطهري(8) ميگويد: اين خود يك غفلت و اشتباه بزرگي است امروز در اجتماع ما كه براي گفتن و نوشتن و خطابه و مقاله بيش از اندازه ارزش قائليم و بيش از اندازه انتظار داريم. در حقيقت از زبان اعجاز ميخواهيم. بچههاي ما آن گونه ميشوند كه ما هستيم نه آن گونه كه ميخواهيم باشند.
5- عدم آگاهي و بصيرت لازم
كسي كه امر به معروف و نهي از منكر ميكند معروف و منكر را بشناسد و شيوهها را هم بداند. زيرا كسي بدون علم و آگاهي اقدام به اجراي اين فريضه الهي نمايد، ممكن است علاوه بر اينكه تأثير مثبتي بر طرف مقابل نداشته باشد خود نيز مرتكب منكري شود. معرفت و بصيرت به معناي نوعي آگاهي عميق و گسترده است كه نتيجه آن پيوند بين انسان و واقعيت مورد نظر است. آمر به معروف و ناهي از منكر بايد نسبت به وظيفه خود آگاهي داشته باشد به ويژه احكام و مقررات مربوط به اين فريضه الهي و به عبارت ديگر آموزشهاي لازم در اين زمينه را فرا گرفته باشد. علاوه بر لزوم آگاهي از احكام امر به معروف و نهي از منكر، آگاهي از قوانين مربوط به امر به معروف و نهي از منكر به ويژه برخورد با جرائم ضروري است.
در اهميت و لزوم كسب معرفت براي رشد انسان، همين بس كه اگر انسان علم و آگاهي نداشته باشد نميتواند تكاليف الهي را بشناسد تا به اطاعت از آنها تن در دهد. كسي كه از دانش تهي باشد، چگونه ميتواند به هدف حيات طيبة خويش دست يابد تا در آن مسير گام بردارد. در قرآن كريم اين شاخص مورد تصريح قرار گرفته است. "به راستي بينشهايي از نزد رب شما برايتان آمده است. پس هر كس در پرتو آن بينا شود، به سود خود چنين كرده است و هر كسي كوري ورزد، به زيان خود عمل كرده است(9) ". بنابراين سزاوار است آمر به معروف و ناهي از منكر از آگاهي و معرفت كافي نسبت به ابعاد گوناگون اين فريضه، احكام شرع، و معارف اخلاقي و شيوههاي صحيح تعليم و تربيت و ارشاد و نصيحت برخوردار باشد تا سخنش نافذ گردد و با دقت و جامعيت بيشتري ادا شود. آگاهي از فلسفه، احكام و دلايل عقلي و نقلي وجوب واجبات و حرمت محرمات سبب ميشود سخن آمر و ناهي از قوت و اتقان بيشتري برخوردار باشد و در صورتي كه با انكار و سوال مخاطب مواجه شود از عهده امتناع او برآيد(10).
6- مهذب نبودن مربي
افرادي كه ميخواهند اين فريضه مهم الهي را انجام دهند بايد تمام تلاش و كوشش خود را در راه تزكيه و تهذيب نفس به كار برده و به آنچه ميگويند و يا قصد گفتنش را دارند، عمل كنند. امير مؤمنان علي(ع) در اين زمينه ميفرمايد: "من نَصَبَ نَفْسَهُ للناسِ اماماً فعليه ان يبداً بتعليم نَفْسِه قبل تعليم غيرهِ ولْيكُنْ تأديبُهُ بِسرتَهِ قَبْلَ تأديبه بلسانهِ(11) " هر كس خودش را در مقام پيشوايي و امريت مردم قرار دهد بايد تعليم و تربيت را از خود آغاز كند و تأديب از طريق عمل را بر گفتارش مقدم بدارد.
صفات زير نشانة مهذب نبودن مربي ميباشد:
الف) عدم تزكيه نفس
ب) نداشتن اخلاص و صداقت
ج) ترس از غير خدا
د) داعي بدون عمل
فردي كه به آموزش دين و ارشاد مردم ميپردازد، قبل از هر فعاليت و برنامهاي جهت آموزش بايد خود را مجهز به اوصاف شايسته نمايد و جهاد اكبر انجام دهد. اگر قرار است سخن آمر به معروف در متربي اثر كند، اگر ارشاد و هدايت جوانان در رأس امور قرار گيرد، اينجاست كه مربي خود بايد مربي مهذب باشد. امام خميني در مورد تزكيه نفس چنين فرمودهاند: گرفتاري همهي ما براي اين است كه ما تزكيه نشدهايم، تربيت نشدهايم. عالم شدند، تربيت نشدهاند. دانشمند شدهاند، تربيت نشدهاند، تفكراتشان عميق است، لكن تربيت نشدهاند و آن خطري كه از عالمي كه تربيت نشده است و تزكيه نشده است، بر بشر وارد ميشود آن خطر از خطر مغول بالاتر است. غايت بعثت اين تزكيه است. غايت آمدن انبياء اين تزكيه است و دنبالش آن تعليم. اگر نفوسي تزكيه نشود و تربيت نشده وارد بشوند در هر صحنه، صحنه توليد، در صحنه معارف الهي، در صحنه فلسفه، در صحنه فقه و فقاهت، در صحنه سياست، در هر صحنهاي كه وارد بشود اشخاصي كه تزكيه نشدهاند و تصفيه نشدند و از اين شيطان باطن رها نشدند، خطر اينها بر بشر خطرهاي بزرگ است(12).
7- عدم آشنايي با روانشناسي اجتماعي
روانشناسي جامعه يكي از لوازم امر به معروف و نهي از منكر است. آمر به معروف و ناهي از منكر بايد بداند كه با جوانان و سالمندان چگونه برخوردي داشته باشد. در شرايط مختلف چگونه برخورد كند و عكسالعمل از خودش نشان دهد. از آنجا كه فلسفه ارتباط با مردم و پاسداري از معنويت و تعميق عبوديت و بندگي و خاكساري حضرت حق است، شخصيتهايي كه رشد اجتماعي مثبت و موفقي دارند در امر ارتباط مؤثر هستند و كلام آنها ميتواند در متربي نفوذ كند. خصوصيات و صفات بارز اين افراد به شرح زير ميباشد:
1- صميميت و ابزار آن
براي برقراري يك ارتباط مؤثر و مطلوب، بايد ديگران را دوست داشته باشيم و محبت قلبي خود را به آنان اظهار داريد. عشق و محبت بهترين زمينه انگيزه براي امر به معروف و نهي از منكر است. در بخش مهمي از قرآن، خداوند نعمتهاي خود را ميشمارد تا عشق انسان را نسبت به خود زياد كند.
محبت قويترين عامل جذب است. اگر به ديگران محبت كنيم و با آنان دوست شويم از اين راه بهتر ميتوانيم تأثير بگذاريم. بيگانه شمردن مخاطب و از موضع بالا حرف زدن و نصيحت كردن، چندان اثري ندارد. عاطفه را بايد بكار گرفت و قلعه دلها را تسخير كرد. بنابراين يكي از مؤثرترين عوامل موفقيت در امر به معروف و نهي از منكر آن است كه ناصح قبل از امر به معروف و نهي از منكر، احساسات و عواطف و محبت مخاطب را نسبت به موضوع مورد نظر و نسبت به خود شخص ناصح و مهمتر از همه نسبت به خداوند جلب نمايد. حالت صميمي اگر جا بيفتد از مهمترين حالات است. صميمي بودن و انس گرفتن با افراد سبب ميشود كه بهتر بتوان در افراد تأثير گذاشت.
2- برخورد با نشاط
سلام و احوالپرسي كردن، لبخند زدن، احترام به طرف مقابل و پذيرش وي، راه نفوذ بر قلب است. در فرهنگ اسلامي نيز نسبت به اموري مانند سلام كردن، مصافحه، تبسم، احترام، ابراز محبت و علاقه قلبي به ديگران، سفارش و اهتمام زيادي وجود دارد. برخورد با نشاط يكي از ويژگيهاي مثبت افراد اجتماعي است كه راحتتر ميتوانند با ديگران ارتباط كلامي داشته باشند. مربي قبل از تذكر لساني بايد يك ارتباط گرم اجتماعي با جوان و نوجوان داشته باشد تا بتواند سخن خود را نافذ نمايند.
3- آغاز مثبت
در انتقاد و نهي از منكر، تنها نقطه ضعف را مطرح نكنيد. از خوبيها نيز بگوييد. هنگام نهي از منكر، ابتدا نقاط قوت را بگوييد سپس تذكر دهيد. شايسته است آمر و ناهي، يك يا چند نكته مثبت و ارزشمند در طرف مقابل شناسايي و برجسته نمايد و با تحسين صادقانه جهت وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با جوان محكم سازد و هيچ گاه رابطه خود را با نكته منفي آغاز نكند. اگر نقاط مثبت فرد يا گروهي را پذيرفتيم و ستايش و احترام كرديم، سپس از نقطه منفي او انتقاد كرديم موفق خواهيم بود. هر شخصي نقاط قابل احترام، ارزشمندي دارد. ذكر برخي از نقاط قوت و شايستگي گنهكاران با رعايت همه جوانب امر، در بسياري از موارد تأثير امر و نهي را افزايش ميدهد. زيرا ذكر خوبيها او را به تذكر دهنده خوشبين و ارزش خوبي او را تقويت ميكند. با چنين روحيهاي پذيرش تذكر لساني آسان ميگردد و تأثير آن افزايش مييابد.
4- عدم سرزنش مستقيم
سرزنش مستقيم افراد موجب سرخوردگي متربيان و عدم جذب آنان ميشود. در صورتي كه اشتباه و لغزشي در متربي مشاهده گرديد، به طور مستقيم از او گلايه نكنيد و وي را مورد انتقاد مستقيم و سرزنش قرار ندهيد. امير مؤمنان علي(ع) ميفرمايند:
"موقعي كه جوان نورسي را به سبب گناهانش، نكوهش ميكني، مراقب باش كه قسمتي از لغزشهايش را ناديده انگاري و از تمام جهات مورد اعتراض و توبيخش قرار ندهي، تا جوان به عكسالعمل وارد نشود و نخواهد از راه عناد و لجاج، بر شما پيروز گردد.(13) "
5- خودگشايي
گاهي براي ارتباط مؤثر اجتماعي، ميتوان به برخي از اشتباهات و شكستها و ناكاميهاي خود در زندگي و چگونگي اصلاح و بهبود آن اشاره كرد. بيان اندكي از تجربيات مربي در اين خصوص اعتماد به نفس متربي جهت پذيرش لغزشها و اقدامات جهت رفع آنها را افزايش ميدهد.
6- شنونده خوب بودن
شيوة گوش دادن مؤثر در هر نوع گفت و گويي، شيوهاي مطمئن و موضعي محكم براي كنترل اوضاع و غلبه بر مخالفتهاست. چرا كه مهمترين و مؤثرترين روش براي قانع ساختن يا جلب توجه و حمايت كسي، توجه دقيق و مؤثر به نظريات و احساسات و افكار اوست. اگر جوان احساس كند شنونده خوبي براي سخنان او هستيد به راحتي افكار و احساسات خود را به شما منتقل ميكند و به ايجاد ارتباط با شما اقدام ميكند. در اينجا شنونده ميتواند به تأثيرگذار خوبي تبديل شود و سخنان و تذكرات شما را ميپذيرد.
7- ابراز احساسات
يك مربي موفق اجتماعي، بايد احساسات متربي خود را تشخيص دهد. يكي از عوامل مؤثر در برقراري ارتباط مؤثر، تشخيص دقيق احساسات طرف مقابل است. با بازگرداني احساسات به گوينده به او القا ميكنيم كه سخنانش را فهميدهايم و برايش احترام قائليم.
8- ارجگذاري
اگر به شخصيت مربي ارج نهيم، اگر به او احترام بگذاريم، اگر با گشادهرويي و ارزش متقابل برخورد كنيم، متربي نيت ما را براي اصلاح و ارشاد خود درك ميكند.
9- پذيرش مثبت بدون شرط
متربي بايد احساس كند كه بدون توجه به نكات ضعف و لغزشها و عيوبي كه دارد مورد پذيرش شماست. اين توجه و پذيرش مثبت به طرف مقابل احساس ارزشمندي ميبخشد و تأثيرپذيرياش را نسبت به شما افزايش ميدهد.
10- انگيزش
نسبت به كار مثبتي كه ميخواهيد انجام دهيد ميل شديدي را در طرف مقابل ايجاد كنيد و فضاي رواني لازم را براي انجام دادن آن فراهم سازيد. شايسته است كه آمر به معروف كوچكترين پيشرفت را در طرف مقابل تحسين نمايد. تشويق موجب رغبت و دلگرمي و نشاط و تحرك ميشود و انسان را به تلاش مضاعف وا ميدارد. انساني كه مورد تشويق قرار ميگيرد احساس آرامش و رضايت خاطر و اعتماد به نفس ميكند و براي جديت بيشتر و تحمل دشواريها آماده ميگردد. بر عكس اگر مورد نكوهش و يا ناسپاسي قرار گيرد دلسرد و بي رغبت ميشود و احساس حقارت و ضعف ميكند. تشويق موجب انگيزش ميشود. تشويق حس خودپسندي و حب ذات انسان را اقناع ميكند. گاهي نگاهي تشويقآميز و گاه سخني زيبا و دلگرم كننده و زماني هديه يا حتي برخورد تحسينآميز ميتواند مشوق خوبي بر افراد باشد و انگيزه او را در جهت اصلاح و ترك لغزشها افزايش دهد.
11- رفتار مطلوب
مولاي متقيان علي(ع) ميفرمايد: "آن كس كه خود را اصلاح نكند نميتواند ديگري را اصلاح نمايد. " آمران به معروف و ناهيان از منكر بايد آگاه باشند كه عمل آنها به اندازه سخنهايشان تأثيرگذار است. اگر ما رفتارهاي خوبي از ديگران انتظار داريم بايد خود نيز همان رفتار مطلوب و سازنده را در پيش بگيريم.
12- تحميلگريزي
اگر كسي بخواهد نقطه نظرات و ديدگاههاي خود را بر ديگران تحميل كند، جوانان سخن او را نميپذيرند. با چنين كسي ارتباط برقرار نميكنند. به چنين شخصي اعتماد نميكنند و از او گريزان هستند.
9- مجهز نبودن به اخلاق اسلامي
در تعليم و تربيت اسلامي، رشد اخلاقي مربي به عنوان ضرورت اصلي در شخصيت مربي و عامل تأثيرگذار بر متربي مطرح شده است و مقدم بر همه چيز است. تزكيه مقدم بر تعليم و تربيت است. اگر ميخواهيم انساني را تربيت كنيم، اصلاح كنيم يا ارشاد كنيم بايد خود مجهز به اخلاق اسلامي باشيم. خودسازي و كسب مهارتهاي ارتباطي مناسب براي پايهريزي يك زندگي مديريتي و اجتماعي پويا براي آمران به معروف و ناهيان از منكر ضرورت مييابد. از آنجا كه فلسفه ارتباط با مردم و پاسداري از معنويت و تعميق عبوديت و بندگي و خاكساري حضرت حق، تخلق به اخلاق حسنه است، بنابراين توجه به نكات زير ضروري ميباشد:
1- پرهيز از رفتارهاي متكبرانه
2- چگونگي مواجهه با آدمهاي متكبر و مغرور
3- نداشتن رفتارهاي تهاجمي
4- نداشتن رفتار خشونتآميز و بي نزاكت
5- پرهيز از رفتارهاي نامناسب و بي ادبانه
6- ظاهر شدن در نقش مثبت
7- رعايت حريم خصوصي افراد
8- برقراري رابطه دوستانه با مردم
9- داشتن سيماي جذاب
10- حفظ آرامش خود در هر شرايطي
11- قوي ظاهر شدن در مقابل صاحبان مناسب
12- صبور و سعه صدر
13- خويشتنداري
يكي از عادات مثبتي كه باعث ميشود سخن و كلام مربي تأثير بيشتري پيدا كند و تذكرات او نافذ گردد، برخورد متواضعانه با مردم است. مربي با اخلاق، متواضع، زيرا او ميداند به عنوان مأموري نجيب، قوي، انسان دوست و قابل احترام ميتواند در دلها نفوذ كند. آمران و ناهيان با اخلاق نه تنها خود مغرور نيستند، نحوه برخورد با آدمهاي متكبر را هم ميدانند. خشونت، پرخاشگري، عصبانيت و جنگ و دعوا مخصوص افراد ضعيفي است كه اعتماد به نفس كافي براي يك زندگي سالم رواني ندارند. مهر، عطوفت، احترامگذاري و صميميت از ويژگيهاي افراد برجسته و سالمي است كه شخصيت و روح بزرگي دارند. رفتارهاي خشونتآميز مانع از يك ارتباط سالم سازنده ميشود رفتارهاي تند و بي نزاكت به روابط بين فردي آسيب ميرساند و مانع از هدايت و ارشاد افراد ميشود.
به جاي خشونت، زور و انتقادهاي شكننده، از خوبيها بگوييم. شايسته است ناهيان از منكر، ابتدا نقاط قوت را بگويند سپس تذكر دهند. اگر مربي احترام بگذارد، ستايش كند و مهر بورزد در وظيفه خود موفقتر عمل ميكند. در بعضي از موارد تذكر دوستانه و خصوصي مؤثرتر از افشاگري در ملأ عام و در حضور ديگران است. اين گونه تذكر، عامل جلب اعتماد طرف و ايجاد روحيه اطمينان و خوشبيني در تذكر دهنده است. حفظ شخصيت و موقعيت افراد و آبروداري به تأثير سخن بيشتر كمك ميكند و اگر مخاطب ما احساس كند كه به امر به معروف و نهي از منكر، رسواي عام ميگردد، متنفر خواهد شد و هم ممكن است نه تنها ارشاد نشود بلكه از اين روي برگرداند. بنابراين يكي از مؤثرترين عوامل موفقيت در امر به معروف و نهي از منكر آن است كه ناصح قبل از امر و نهي و نصيحتگويي، احساسات، عواطف و محبت مخاطب را نسبت به موضوع مورد نظر و نسبت به خود شخص ناصح و مهمتر از همه نسبت به خداوند جلب نمايد.
مربيان با اخلاق سيماي جذاب دارند. چهره جذاب و پرنفوذ ميتواند تأثير عميقي بر روي مردم بگذارد. آنها نه تنها باطني آراسته دارند، ظاهرشان نيز آراسته و مورد قبول جوان است. در هر شرايطي آرامش و خونسردي خود را حفظ ميكند و در مقابل صاحبان قدرت قوي ظاهر ميشوند. از غير خدا ترسي ندارند و سعه صدر دارند. صبر از ثمرات ايمان راستين و برخورداري از عزم راسخ و اراده قوي است. با زود رنجي و عصبانيت نميتوان به اصلاح مردم پرداخت، كساني كه اين گونهاند در عمل ناموفقند. صبر و استواري صالحين در راه اصلاح سايرين و تحمل مصائبي كه در اين خصوص بر آمر به معروف و ناهي از منكر وارد ميشود بر ميزان اثربخشي امر و نهي ميافزاد و در مقابل تندخويي و عصبانيت تأثير منفي دارد.
10- عدم آشنايي با اصول راهنمايي و مشاوره
راهنمايي به معني ارشاد و اداره كردن است. پند و اندرز، تذكر لساني هم جزو راهنمايي ميباشد(14).
متربي از طريق راهنمايي: 1) تواناييهايش را ميشناسد؛ 2) به محدوديتهايش پي ميبرد؛ 3) با امكانات محيطي آشنا ميشود؛ 4) چگونگي برقراري ارتباط درست و همزيستي مسالمتآميز با ديگران را ياد ميگيرد.
آمران و ناهيان با برقراري ارتباط عاطفي و پذيرا، شكل رفتاري كودك را حل ميكند و زمينه را براي پذيرش سخن مربي آماده ميكنند. مبلغ دين اگر با اصول راهنمايي و مشاوره آشنا نباشد در برقراري ارتباط مؤثر موفق نخواهد بود. راهنمايي به پاسخگويي تفاوتهاي فردي از نظر تواناييها و محدوديتها توجه خاطر دارد(15). مربي بايد مخاطب خود را بشناسد، روحيات، گرايشات، حساسيتهاي سني، گروهي، شغلي و سياسي او را با دقت مورد نظر قرار دهد. انتخاب شيوه امر و نهي، كلمات، تعابير، كيفيت، محتوا و روش بيان بايد بر اساس روانشناسي مخاطب باشد. ممكن است با يكي صحبت ابتدائي و اندك، كافي باشد و با ديگري استدلالي ضروري. يكي از زبان احساسي و شاعري متأثر ميشود و ديگر از داستان. ناصح زبردست با هر كس به اندازه ظرفيت انديشه او صحبت ميكند. كساني در امر به معروف و نهي از منكر موفق هستند كه تمامي شرايط فردي، اجتماعي متربي را در نظر بگيرند تا كلامشان بيشتر اثر كند. شايسته است مربيان با اصول راهنمايي در اسلام آگاه باشند:
1- اصل فطرت
انسان داراي يك سري ويژگيهاي ذاتي و دروني است كه آنها را از جايي نياموخته، اين ويژگيها همگاني هستند و در ابتدا بالقوه بوده و به مرور زمان و بر اثر عوامل و شرايط گوناگون فعليت پيدا ميكنند. انسان داراي فطرتي خدا آشناست و در عمق وجدان خويش به خداي خود آگاهي دارد. راه تربيت او نيز همان راه فطرت است.
2- اصل كرامت
احترام به شخصيت انسانها از جمله اصولي است كه در راهنمايي بايد رعايت شود.
3- اصل اختيار
انسان به مقتضاي فطرت الهياش و به دليل آن كه موجودي چند بعدي است و نيز به اعتبار كرامتي كه خداوند براي او مقدر فرموده، موجودي است مختار و كرامت خويش را ميتواند با اختيار به دست آورد. بنابراين يكي از اصول راهنمايي، اعتقاد به آزادي و استقلال انسان است. بايد شرايط و امكانات را به گونهاي فراهم آورد كه انسانها با ميل و رغبت به اصلاح رفتار خود بپردازند. اگر شكلي از جبرگرايي در ارشاد و اصلاح متربيان وجود داشته باشد مخالف اصل اختيار ميباشد و به روابط بين فردي در تذكر لساني لطمه ميزند.
4- اصل تغييرپذيري
از ويژگيهاي مهم انسان "تحول و تطورپذيري " و "قابليت شكلگيريهاي گوناگون شخصيت " است. انسان به گونهاي آفريده شده كه ميتواند با آگاهي و آزادي در محدودهاي نسبتاً گسترده، راه خود را برگزيند و در همان راه منتخب خود، شخصيت و هويت فكري و اخلاقي و فرهنگي خويش را شكل دهد.
5- اصل مسئول بودن انسان
اين اصل متوجه اين امر مهم است كه برنامههاي راهنمايي و مشاوره بايد حاوي مسايل مربوط به مسئوليتها و وظايف انسان در قبال خود، خانواده، اجتماع و جامعه انساني باشد. انسانها در مقابل يكديگر مسئول هستند. اگر لغزشي، انحراف و شكلي در رفتار افراد حاصل شود، با كمك هم در اصلاح آنها بكوشند.
6- اصل كمال جويي انسان
كمال نهايي انسان در رسيدن به قرب ربوبي است. هدف غايي انسان قرب الي الله است، محتوا و روشهاي مشاوره و راهنمايي نيز بايد بر محور اين هدف تشكيل گردد.
7- اصل توجه به ابعاد وجود انسان
انسان موجودي است چند بعدي، نظير، ابعاد مادي، معنوي، فكري و عاطفي، فردي، اجتماعي، اخلاقي و هنري و...، برنامهي راهنمايي و مشاوره، بايد تمام نيازهاي انسان اعم از نيازهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، جسمي، عقلي، عاطفي، اخلاقي و معنوي را به طور هماهنگ و متوازن در جهت ارزشهاي اسلامي مورد توجه قرار دهد و شكوفايي اين ابعاد را در برنامهاش ملحوظ نمايد.
8- اصل تفاوتهاي فردي
اصول راهنمايي و مشاوره پاسخگويي به تفاوتهاي فردي از نظر تواناييها و محدوديتهاست.
9- اصل مبتني بر همكاري و راهنمايي
11- عدم آشنايي با شيوههاي جذب متربيان
هر فردي ويژگيهاي شخصيتي خاص خود را دارد. براي هر فردي كه آمر به معروف و ناهي از منكر ميباشد، شايسته است كه مخاطب خود را بشناسد تا نيازها و فرانيازهاي او را در يابد. بدين ترتيب شيوه جذب جوانان براي مربي روشن ميشود و مربي به آساني ميتواند دلها را جذب و آنها را اصلاح نمايد. كليدهاي جذب عبارتند از:
1- سلام دادن
2- دست دادن
3- حسن خلق
4- هديه و بخشش
5- آراستگي ظاهري
6- سكوت
7- طرح سوال
8- بي اعتنايي و كنارهگيري
منابع:
1- دكتر محمدرضا سنگري.
2- علي باقي نصرآبادي.
3- مرادي، اسداله، آسيبشناسي تربيت ديني، ج 1، مصاحبه دكتر حداد عادل.
4- اصول كافي، ج 1، ص 49.
5- غررالحكم، ج 1، ص 385.
6- صحيفه نور، ج 7، ص 285.
7- نهجالبلاغه، قصار، 70.
8- استاد مطهري، ده گفتار، ص 67.
9- قرآن كريم، سوره انعام، آيه 104.
10- نمسا (1386). دانستنيهاي امر به معروف و نهي از منكر، تهران: نيروي مقاومت بسيج سپاه
11- نهجالبلاغه فيض، ص 117، ش 70.
12- صحيفة نور، ج 7، ص 285.
13- ابن ابي الحديد، شرح نهجالبلاغه، تحقيق مجدد ابوالفضل ابراهيم، ج 20، ص 333.
14- شفيع آبادي، عبدالله (1386). راهنمايي و مشاوره كودك، تهران: سمت.
15- حسيني، سيد مهدي (1369). اصول روشهاي راهنمايي و مشاوره، تهران: دانشگاه آزاد.
نويسنده :
1- معصومه ايمان زاده كارشناس ارشد تاريخ و فلسفه تعليم و تربيت مدرس دانشگاه
2- علي سبحاني اصل دانشجوي دكتري مدرس مراكز تربيت معلم تبريز
3. علي اصغر ايمانزاده، كارشناس ارشد تاريخ و فلسفه تعليم و تربيت